تصویر
رتبه اول
رتبه دوم
رتبه سوم
صوت
رتبه اول
رتبه دوم
رتبه سوم
ویدئو
رتبه اول
رتبه دوم
رتبه سوم
متن
رتبه اول
روایت فرضی از شهید آوینی پس از ظهور حضرت حجت)عج(
بسم اهلل الرحمن الرحیم
**”و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فی األرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثین.”** )قصص: 5(
و این لحظه… لحظهای که زمین و زمان نفس را در سینه حبس کردهاند. افق گشوده میشود و نور از پس تاریکی
سر بر میآورد؛ نوری که تمام دلها را روشن میکند. خورشید ظهور میکند؛ خورشیدی که قرنها چشمانتظارش
بودیم… و اینک، او آمد.
در این لحظه، گویی همه چیز از حرکت باز میایستد؛ اما نه، این سکون نیست. این همان حرکت حقیقی است که
مقام معظم رهبری از آن سخن گفتند: “انتظار حرکت است، انتظار آمادگی است…” و اکنون، زمین آماده است،
مردم آمادهاند. دلها به تپش افتاده، آسمان و زمین با هم در هم آمیختهاند. دیگر زمان آن رسیده که حقیقت،
جای باطل را بگیرد؛ که عدالت، سرزمینهای خسته از ظلم و جور را در آغوش بگیرد.
**”و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقا.”** )اسراء: 81(
صدای قدمهایش میآید… گامهایی که هر کدام ضربهای بر دیوارهای ستم است. مردمی که برای این لحظه
کمربسته بودند، به استقبالش میروند. دیگر نه نشانی از یأس است، نه سایهای از ناامیدی؛ آنها که به وعده خداوند
یقین داشتند، امروز شاهد تحقق آن وعدهاند. این لحظه، همان لحظهای است که تاریخ برایش صبر کرده بود.
فردای ظهور، جهان چهرهای دیگر به خود گرفته است. زمین پس از قرنها ظلم و تاریکی، اکنون زیر پرتوهای
نورانی عدالت مهدوی میدرخشد. دیگر از رنج و ستم اثری نیست؛ آنچه میبینی، سکوتی عمیق و آرام است که بر
جانها سایه افکنده.
در این فردا، انسانها به وحدت رسیدهاند، اختالفها و دشمنیها جای خود را به همدلی و محبت داده است. در
هر گوشهای از عالم، نشانی از آرامش و صلح دیده میشود. چشمان مردمی که روزگاری از وحشت و اضطراب به
ستوه آمده بودند، اکنون لبریز از امید و اطمینان است. ایمان و عدالت، همچون هوایی تازه، در هر نفس احساس
میشود.
مردم، که تا دیروز در جستجوی حق بودند، اکنون در سایه امام خود زندگی میکنند؛ همان امامی که با ظهورش،
حق را به معنای واقعی کلمه به جهان بازگرداند. این همان حکومتی است که مقام معظم رهبری از آن سخن
گفتند: حکومتی مردمی، متکی بر ایمان و ارادههای انسانهایی که با همراهی امام زمان )عج(، عدل الهی را برپا
کردهاند.
در این جهانی نو، انسان دیگر به دنبال قدرت و ثروت نیست؛ بلکه در پی معنویت و کمال است. هرکس، سهم خود
را در بنای این دنیای جدید میداند. دستها به هم پیوستهاند، دلها با هم متحد شدهاند و هیچ نشانی از تفرقه و
اختالف باقی نمانده است. این همان وعدهای است که خداوند به مستضعفین داده بود: وارثان حقیقی زمین، اکنون
بر آن حاکماند.
آری، اینک انسان به آرمانشهری که از ازل در جستجویش بود، قدم نهاده است.
رتبه دوم
بسم اهلل الرحمن الرحیم
**مقدمه**
در دوران معاصر، مفهوم انتظار و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.
به همین مناسبت، فرصتی دست داد تا با حضرت آیتاهلل خامنهای، رهبر معظم انقالب اسالمی، درباره اهمیت
انتظار فرج و جایگاه امام زمان )عج( در جامعه اسالمی به گفتگو بنشینیم. این مصاحبه با بهرهگیری از بیانات
ایشان که در سایت رسمی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاهلل خامنهای منتشر شده، تنظیم شده است.
—
**خبرنگار:** با سالم و عرض ادب خدمت حضرتعالی. بسیار خرسندیم که میتوانیم درباره موضوع مهم امام
زمان )عج( و انتظار فرج با شما گفتگو کنیم.
**آیتاهلل خامنهای:** بسماهللالرحمنالرحیم. من هم به شما و همه خوانندگان عزیز سالم عرض میکنم.
امیدوارم این بحث برای همه مفید باشد.
**خبرنگار:** حضرتعالی انتظار فرج را چگونه تبیین میفرمایید و چه نقشی در زندگی ما دارد؟
**آیتاهلل خامنهای:** *”انتظار، یعنی دل سرشار از امید داشتن و این امید را در عمل و حرکت خود نشان
دادن.”* انتظار فرج یک مفهوم پویا است که ما را به سمت تالش برای بهبود وضعیت فردی و اجتماعی سوق
میدهد.
**خبرنگار:** نقش ایمان و تقوا در این زمینه چیست؟
**آیتاهلل خامنهای:** *”ایمان و تقوا دو بال حرکت انسان به سوی کمال هستند.”* با تقویت ایمان و
پایبندی به تقوا، میتوانیم در مسیر صحیح انتظار گام برداریم و زمینه را برای ظهور فراهم کنیم.
**خبرنگار:** به نظر شما، جوانان چه وظایفی در این مسیر دارند؟
**آیتاهلل خامنهای:** *”جوانان موتور پیشرفت جامعهاند و باید با علمآموزی، معنویت و اخالق، آینده را
بسازند.”* آنان میتوانند با تالش و همت خود، نقش بسزایی در ترویج فرهنگ انتظار داشته باشند.
**خبرنگار:** با توجه به چالشهای موجود، چگونه میتوانیم امید به آینده را در جامعه تقویت کنیم؟
**آیتاهلل خامنهای:** *”امید، نیروی محرکهای است که ما را در برابر سختیها مقاوم میکند.”* با اعتماد به
وعدههای الهی و تالش مستمر، میتوانیم بر مشکالت فائق آییم و امید را در دلها زنده نگه داریم.
**خبرنگار:** حضرتعالی چه توصیهای به منتظران واقعی دارید؟
**آیتاهلل خامنهای:** *”منتظر واقعی کسی است که با عمل صالح و تالش برای عدالت، زمینهساز ظهور
باشد.”* ما باید با ارتقای اخالق و عمل به دستورات دین، این انتظار را در زندگی خود محقق کنیم.
**خبرنگار:** نقش وحدت بین مسلمانان در تسریع ظهور چگونه است؟
**آیتاهلل خامنهای:** *”وحدت اسالمی، یکی از اصول اساسی است که میتواند ما را به اهداف بزرگ نزدیک
کند.”* با همبستگی و پرهیز از تفرقه، میتوانیم جامعهای مستحکم بنا نهیم.
—
**موخره**
گفتگو با حضرت آیتاهلل خامنهای، روشناییبخش راه منتظران و عالقهمندان به فرهنگ مهدویت است. بیانات
ارزشمند ایشان تأکیدی است بر اهمیت عمل و تالش در مسیر انتظار فرج. امید است با بهرهگیری از این
رهنمودها، بتوانیم گامهای مؤثری در جهت تعالی فردی و اجتماعی برداریم و زمینهساز ظهور حضرت مهدی
)عج( باشیم.
رتبه سوم
بسم اهلل الرحمن الرحیم
“در آغوش انتظار؛ شبی که ستارهای از غیبت طلوع کرد”
شب، آرام و سنگین، بر سامرا سایه افکنده بود. ستارگان، بیتابانه از پس پردههای ابری به زمین مینگریستند،
گویی که خود نیز منتظر بودند؛ منتظر لحظهای که تاریخ در آن دگرگون میشد. آسمان، زمینی را نظاره میکرد
که در آن، دستهای ستم و خفقان بر گرداگرد خانهای کوچک اما نورانی گسترده شده بود. در دل این ظلمت،
امام حسن عسکری علیهالسالم، مردی تنها و غریب، با نگاهی پر از اسرار به آینده مینگریست. نگاهش به فراتر از
مرزهای زمان دوخته شده بود، به جایی که نور امید و نجات میدرخشید؛ نوری که قرار بود در همان شب ظلمانی،
در آغوش انتظار تولد یابد.
حکیمه خاتون، عمه بزرگوار امام، در کنار امام حسن عسکری علیهالسالم نشسته بود. دلش بیتاب بود، اما نگاه
امام، آرامشی بینهایت را در خود نهان داشت. او میدانست شبی که در آن قرار داشت، تنها شبی دیگر از تاریخ
نبود؛ این شب، شبی بود که وعده هزاران ساله، در نهایت به حقیقت میپیوست.
زمان آرام میگذشت، و ناگهان لحظهای فرا رسید که جهان در انتظارش بود؛ لحظهای که گویا آسمان و زمین
برایش متوقف شده بودند. نوری از آسمان بر زمین تابید، نوری که نه تنها سامرا، بلکه تمامی آفرینش را روشن
کرد. امام مهدی عجلاهلل تعالی فرجه متولد شد، فرزندی از جنس نور، وارث نوری که سالها پیش در کالم پیامبر
اعظم صلیاهللعلیهوآله وعدهاش داده شده بود.
اما این نور باید پنهان میماند، همچون گنجی که در دل تاریکی حفظ میشود. امام حسن عسکری علیهالسالم با
چشمانی لبریز از عشق و امید، فرزند خود را در آغوش گرفت؛ فرزندی که قرار بود روزی جهان را از ظلم و
بیعدالتی رهایی بخشد. قلب او، با هر لحظهای که میگذشت، به آرامی اما به عمیقترین شکل ممکن، به مأموریت
الهی خویش نزدیکتر میشد.
اما سرنوشت، تقدیری سخت و دشوار را برای امام حسن عسکری علیهالسالم رقم زده بود. روزهای او کوتاه و پر از
غم بود، و تقدیر، تنها اندک زمانی برای او باقی گذاشته بود تا شیعیانش را آماده کند. و سپس، آن روز شوم فرا
رسید. روزی که سامرا در سکوت و اندوه فرو رفت، روزی که پرچمهای سیاه عزا بر فراز شهر برافراشته شد؛ روز
شهادت امام حسن عسکری علیهالسالم.
شیعیان، غمزده و اشکبار، در خانه امام گرد آمدند تا بر پیکر پاک ایشان نماز بخوانند. اما در میان این جمع، برادر
ناتنی امام، جعفر کذّاب، قدم به جلو گذاشت. او با فریبی بیرحمانه قصد داشت امامت را به ناحق به دست گیرد،
اما ناگهان، از میان جمع، کودکی جلو آمد؛ کودکی با چهرهای نورانی و چشمانی که تمام جهان را در خود داشت.
این کودک، امام مهدی عجلاهلل تعالی فرجه بود، فرزندی که هنوز دستانش از نور والدتش میدرخشید. او با
گامهایی محکم به سمت جعفر رفت و با صدایی آسمانی فرمود: “من سزاوارترم که بر پیکر پدرم نماز بخوانم.”
اشک در چشمان یاران امام حلقه زد. این لحظه، لحظهای بود که تاریخ متوقف شد. همه با چشمانی خیس از شوق
و حیرت، به نماز ایستادند و با امام کوچکشان، نماز بر پیکر پاک امام حسن عسکری علیهالسالم گزاردند. اما این
کودک، پس از نماز ناپدید شد؛ غیبتی که هنوز دلها را در آتش انتظار میسوزاند.
امشب، شب تولد امید بود؛ شبی که ستارهای از غیبت طلوع کرد. امام حسن عسکری علیهالسالم رفت، اما نوری
در جهان باقی گذاشت که هرگز خاموش نخواهد شد. نوری که هنوز قلبها را گرم میکند و اشکها را جاری
میسازد. شیعیان در غم شهادت امام، اما با قلبی لبریز از انتظار، به دنبال فرزندی بودند که روزی بازخواهد گشت
تا عدالتی ازلی را به جهان بازگرداند.
این داستان، داستان عشقی است که هرگز نمیمیرد؛ داستان مردی که در تاریکترین شب، نوری بیپایان را به
جهان هدیه داد، و فرزندی که روزی خواهد آمد و جهان را از خواب بیعدالتی بیدار خواهد کرد.