# راه حق
## پرده اول: آغاز سفر
.1 نمای خارجی – جاده نجف به کربال – روز
نمای هوایی از جمعیت عظیم زائران در مسیر نجف به کربال. دوربین به آرامی پایین میآید و روی سه نفر
متمرکز میشود: علی )25 ساله، ایرانی(، احمد )50 ساله، عراقی( و عماد )30 ساله، لبنانی(.
.2 نمای نزدیک – علی، احمد و عماد – روز
علی با نگاهی مشتاق به اطراف مینگرد. احمد با آرامش قدم برمیدارد. عماد در حال یادداشت برداری است.
علی: )به فارسی( سالم علیکم. ببخشید، این اولین باره که اومدم. مسیر درست همینه؟
احمد: )به عربی، با لبخند( وعلیکم السالم یا اخی. نعم، هذا هو الطریق الصحیح. )بله برادر، این مسیر درسته.(
عماد: )به عربی( السالم علیکم. من هم اولین باره که میام. میتونم همراهتون باشم؟
احمد: )به عربی( بالطبع. بسم اهلل، نمشی سویا. )البته. بسم اهلل، با هم بریم.(
.3 نمای متوسط – علی، احمد و عماد در حال راه رفتن – روز
علی: من علی هستم، از ایران اومدم.
احمد: أنا أحمد، من العراق. )من احمد هستم، از عراق.(
عماد: و أنا عماد، من لبنان. )و من عماد هستم، از لبنان.(
علی: )با لحن کنجکاو( چه جالب! سه نفر از سه کشور مختلف. انگیزهتون از این سفر چیه؟
احمد: من سالهاست که میام. برای من، این سفر یادآور وحدت امت اسالمی است.
عماد: من اومدم تا درک عمیقتری از فلسفه قیام امام حسین )ع( پیدا کنم.
علی: )با شور( و من… من اومدم تا راه حق رو بهتر بشناسم.
## پرده دوم: چالشها و گفتگوها
.4 نمای خارجی – یک موکب در مسیر – غروب
سه نفر در حال استراحت و نوشیدن چای هستند.
احمد: علی جان، تو از ایران اومدی. نظرت درباره وحدت شیعه و سنی چیه؟
علی: )با تأمل( راستش، من معتقدم وحدت حقیقی فقط حول محور حق و امام بر حق شکل میگیره.
احمد: )با تعجب( یعنی ما سنیها رو قبول نداری؟
عماد: )با لحنی آرام( شاید منظور علی این نیست. علی جان، میشه بیشتر توضیح بدی؟
علی: البته. ببینید، امام علی )ع( بعد از رحلت پیامبر )ص( صبر کردن. اما این صبر به معنای تأیید ظلم یا اتحاد
با ظالمان نبود.
احمد: )با کمی اخم( پس منظورت اینه که ما…
علی: )با مالیمت( نه، نه. منظورم اینه که اتحاد حقیقی باید بر اساس حق و عدالت باشه. قرآن میفرماید:
“وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللََّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرََّقُوا”
عماد: درسته. ولی سؤال اینجاست که چطور میتونیم به این اتحاد حقیقی برسیم؟
.5 نمای نزدیک – چهره متفکر هر سه نفر – شب
## پرده سوم: درسهای راه
.6 نمای خارجی – مسیر پیادهروی – روز بعد
سه نفر در حال راه رفتن و کمک به زائران دیگر هستند.
احمد: )در حال کمک به یک زائر مسن( علی، دیشب خیلی فکر کردم به حرفات.
علی: )در حال پخش آب بین زائران( خب، به چه نتیجهای رسیدی؟
احمد: فکر میکنم منظورت رو فهمیدم. اتحاد واقعی یعنی همین که االن داریم میبینیم. کمک به همدیگه،
بدون در نظر گرفتن ملیت یا مذهب.
عماد: )با لبخند( دقیقا.ً ولی فراتر از این، اتحاد یعنی ایستادن در مسیر حق، مثل امام حسین )ع(.
.7 نمای متوسط – گروهی از افراد با پالکاردهای تفرقهانگیز – همان روز
گروهی با شعارهای تند مذهبی نزدیک میشوند.
علی: )آرام( اینا دارن چیکار میکنن؟
احمد: )با ناراحتی( دارن بذر تفرقه میکارن.
عماد: )مصمم( باید باهاشون صحبت کنیم.
.8 نمای نزدیک – گفتگوی علی، احمد و عماد با گروه – همان روز
علی: برادران، این راه، راه وحدته نه تفرقه.
احمد: امام حسین )ع( برای همه مسلمانان قیام کرد، نه فقط یک گروه خاص.
عماد: قرآن میفرماید: “إِنََّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ”. ما همه برادریم.
گروه کمکم آرام میشود و به فکر فرو میرود.
## پرده چهارم: رسیدن به کربال
.9 نمای خارجی – حرم امام حسین )ع( – غروب
سه نفر در حال زیارت هستند، اشک در چشمانشان حلقه زده.
.10 نمای نزدیک – چهره علی، احمد و عماد – شب
علی: این سفر به من یاد داد که اتحاد حقیقی یعنی ایستادن در مسیر حق، حتی اگه تنها باشیم.
احمد: و به من یاد داد که وحدت واقعی از قلبها شروع میشه، نه از شعارها.
عماد: و من فهمیدم که راه امام حسین )ع(، راه آزادگی و ایستادگی در برابر ظلمه، فارغ از هر نژاد و ملیتی.
.11 نمای دور – سه نفر در حال خداحافظی – صبح روز بعد
علی، احمد و عماد همدیگر را در آغوش میگیرند.
علی: إن شاء اهلل سال دیگه همدیگه رو میبینیم.
احمد: و این بار، با درک عمیقتری از معنای واقعی اتحاد.
عماد: و با عزمی راسختر برای حرکت در مسیر حق.
.12 نمای هوایی – حرم امام حسین )ع( و جمعیت عظیم زائران – روز
دوربین به آرامی باال میرود و نمایی وسیع از کربال و جمعیت میلیونی زائران را نشان میدهد.
پایان.